پسرم شیرین شده...
تو هفته گذشته حسین رو به سرزمین عجایب بردیم. همراه امیرعباس، پسر دایی عزیزم. قراره که امیرعباس یک ماهی خونه مامان اینا بمونه چونکه پدر و مادرش به حج واجب رفتن. اول اینکه حضور امیرعباس با عکس العمل حسین مواجه شد که احساس کرد قلمروش مورد تجاوز قرار گرفته اما تا شب دیگه رفتارش مناسب شد و فهمید که کسی جای اون رو تو خونه مادربزرگ نگرفته و همه هنوز حسین رو به اندازه قبل دوست دارند. داستان رفتن به سرزمین عجایب و دیدن اون همه هیجان و سروصدا و حرکت باهم هم برای حسین خیلی جالب بود و تمام مدتی که سوار بازی های مختلف بود با تعجبی وصف ناپذیر به اطرافش نگاه میکرد. دیروز هم با گلنوش و نسرین رفتیم مرکز خرید که من مانتو بخرم و پسرک شیطون کماکان شادی و کشف...
نویسنده :
راحله
9:43